-
مشتی خاک بر دهان پورپیرار (1): آن شمال افسانه ای
سهشنبه 14 شهریورماه سال 1385 06:39
آنهایی که با ناصر پورپیرار آشنایی دارند، می دانند که طبق نوشته هوشنگ صادقی ایشان تاریخ را با داستان نویسی اشتباه گرفتهاند و پر بیراه نیست اگر ایشان را به سبک ایرانیان ننه ناصر قصه گو بنامیم. در این یادداشت میخواهم به آنها که عاشق چنین جاعل بزرگی شدهاند نشان دهم که چگونه با استاد خطاب کردن وی، مهری...
-
پاسخ به سخن رانی ناصر پورپیرار درباره ملی شدن صنعت نفت
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1385 00:29
این نوشتار برای نخستین بار توسط دوست گرامی شاهین در تارنمای روزنه ی تاریخ نگاشته شده است. ناصر پورپیرار که امروزه به لطف دقت نظر اهل تاریخ و علاقه مندان به این آب و خاک و به مدد نظریات عجیب و گاه متناقض خود از گمنامی در آمده و اکنون یکی از موضوعات مورد بحث در این زمینه تبدیل شده است 18 اسفند ماه(سال 84) در مجتمع حضرت...
-
حقیقت اینجاست
جمعه 26 اسفندماه سال 1384 11:39
به نام خدا نویسنده: داراب این مقاله نخستین بار در تارنمای ناریا ۲ انتشار یافته است ناصر پورپیرار در یک ماه اخیر ادعاهای دروغین و سستی درباره پاسارگاد و تخت جمشید مطرح نموده و در مقابل در چند عنوان مقاله پاسخهای کوبنده ای از این تارنگار دریافت داشته است. در وبلاگ ناریا صفر، بخشهایی از کتاب " ساسانیان – قسمت سوم" نقل...
-
پورپیرار و تخت جمشید (بخش ۲)
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1384 11:33
ناصر پور پیرار گفته است: قابل تامل ترین مطلب، توجه به پایه ستون هایی است که در تعداد زیاد بر کف سالن ها نشانده اند. مورخ با ملاحظه ی پهنای دیوارها و نیز علامت هایی که برای نشاندن پایه ستون ها کاشته اند، وجود این همه پایه ستون سنگی، در حالی که حتی یک قلمه ستون کوتاه را نیافته اند، طبیعی نمی بیند و بیش تر مایل است که...
-
پورپیرار و تخت جمشید(بخش ۱)
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1384 10:52
ناصر پور پیرار در تارنگارش بار دیگر بی اطلاعی و عدم مطالعه کافی خود را آشکار کرد.گرچه ایشان اینبار ادعاهای پی در پی را درمورد ابنیه و آثار پاسارگاد مطرح کرده اند و در عین حال اشاراتی هم به تخت جمشید داشته اند ولی از آنجایی که از میان بردن آثار و بازمانده های ایلامی و جعل آثار هخامنشی محور گفته های ایشان در مورد پارسه...
-
داریوش کبیر و پورپیرار
جمعه 23 مردادماه سال 1383 12:14
داریوش شاه میگوید: این است مملکتی که من دارم: از سکاهای فراسوی سغد تا اتیوپی، از سند تا سارد، - که اهوره مزدا، بزرگترین خدایان، به من بخشیده است - باشد که اهوره مزدا مرا و خاندان مرا بپاید! (DPh 3-10) "ناصر پورپیرار"، که سرانجام از سوی نوچه و مریدش "ع. گلسرخی" به مقام پیامبری نایل گردید، در یکی از وب-یاوههای اخیر...
-
زرتشت و پانعربیسم
پنجشنبه 22 مردادماه سال 1383 07:59
یکی از سرسپردگان یا دستیاران ناصر پورپیرار، که از نام مستعاری که برگزیده (ع. گلسرخی) و شیوه و لحنی که در پیش گرفته، مرام و مسلک کمونیستی - تودهای خود را برملا ساخته است، در جهت مجیزگویی پیشوایاش، پورپیرار، به انکار وجود شخصیت و دین زرتشت پرداخته و آن را حاصل جعل محافل یهودی- شعوبی دانسته است!! این فرد تودهای، در...
-
پورپیرار و پانعربیسم
پنجشنبه 22 مردادماه سال 1383 07:52
«اَلاعَرْابُ اَشدَّ کُفراً وَ نفاقاً وَ اَجْدَرُ اَلاَّ یّعْلَمُوا حُدُودَ ما اَنزَْلَ اللهُ»: سورهی توبه، آیهی 97 (اعراب در کفر و نفاق از دیگران فزونترند و به نادانی احکام خداوند سزاوارتر) ناصر پورپیرار، این انشا نویس ایرانستیز، در یکی از جدیدترین یاوهپراکنیهای خود، سیمای دیگری را از مرام و مسلک ننگین «پان...
-
مافیای تاریخ ایراننگاری
جمعه 9 مردادماه سال 1383 18:04
نوشتهی محمدرضا قلیزاده (هفتهنامهی فرهیختگان، 30 مرداد 1380، ص 8) آن چه در پی میآید، طرحی است مقدماتی برای پاسخ به دو اثر مکتوبی که به فاصلهای اندک از یکدیگر به قلم «ویراستاری» [= ناصر پورپیرار] که به سرعت پلههای ترقی را تا قلههای رفیع نظریهپردازی در کل تاریخ ایران طی کرده، به چاپ رسیده است. در این مختصر، قبل...
-
پورپیرار و اشکانیان
یکشنبه 10 اسفندماه سال 1382 21:44
برنهادهی بنیادین «ناصر پورپیرار» در کتاب سراسر نامفهوم و مهملاش به نام «اشکانیان» آن است که "اشکانیان" نه صاحبان ایرانیتبار یک امپراتوری نیرومند و یکپارچه، بل که یونانیانی بودند که در سال 146 پ.م. با تسلط روم بر آتن، به ایران گریخته و مهاجرت کردند و در این کشور مهاجرنشینهای پراکندهای را برپا نمودند و سرانجام با...
-
نقدهایی بر آرای ناصر پورپیرار (۳)
یکشنبه 10 اسفندماه سال 1382 21:27
ناصر پورپیرار مدعی است که فرزندان کورش (کبوجیه و بردیا) مخالف و دشمن یهود بودند و داریوش که پشتیبان یهود به شمار میآمد، به تحریک و تشویق یهود و در جهت منافع آنان، اقدام به نابودی این دو کرد! پورپیرار منشأ دشمنی یهود با کبوجیه را در توقف بنای معبد اورشلیم در زمان وی میداند و میگوید که بازسازی معبد مذکور به فرمان...
-
در جستجوی فحّاش
شنبه 5 مهرماه سال 1382 18:35
نوشتهی: اهورا اشون 1) در اندیشهی ناصر پورپیرار، همهی کسانی که منتقد او هستند، مشتی بیخرد هستند که الزاماً کتابهای او را نخواندهاند. یعنی ایشان بر این باورند که هر کس کتابهای ایشان را خوانده باشد، لامحاله باید از در موافقت درآید: [پورپیرار در وبلاگاش:] «پورپیرار مطمئن است که بدترین بدخواهان این کتابها ، چنان...
-
قضاوت با شما ...
شنبه 5 مهرماه سال 1382 18:34
نوشتهی: اهورا اشون آقای پورپیرار در ذیل یکی از کامنتهای وبلاگاش (25 تیرماه)، نوشته است: «هنوز با کسی برخورد نکردهام که مجموعه کتابهای مرا خوانده باشد و در دیدگاههای تاریخی سادهلوحانهی پیشیناش تحولی بنیانی پدید نیامده باشد.» امّا، به هر حال، از قرار ایشان با کسانی هم برخورد کردهاند که نه فقط دچار تحول در...
-
تکلمه
شنبه 5 مهرماه سال 1382 18:32
نوشتهی: اهورا اشون 1) من شخصاً با ناصر پورپیرار، هیچ آشنایی ندارم و نمیدانم تحصیلاتش چیست. فقط از روی نوشتههایش فهمیدم که هر چه هست، «زبانشناس» نیست و از زبانهای باستانی ایران، تقریباً هیچ نمیداند. ایشان در مورد وجه تسمیهی «پارس» به عنوان یکی از اقوام ایرانی، میگوید که منظور صدای سگ (= پارس) است و این لقب را...
-
دیدگاه هنری پورپیرار!
شنبه 5 مهرماه سال 1382 18:31
نوشتهی: افشین زند درآمد: برای آن که خوانندگان این صفحه به درک درستی از سطح دانش (!) و شعور ادبی تاریخی ناصر پورپیرار در آینه آثارش برسند، خالی از لطف ندیدم که به مقوله هنر در مجموعه «تأملی در بنیان تاریخ ایران» اشارهای کوتاه داشته باشم که به گمانم همین جزء به خوبی کفایت درک کل را میکند. نیز، از آن جا که نویسنده...
-
مرگ خوب است اما فقط برای همسایه!
شنبه 5 مهرماه سال 1382 18:27
نوشتهی افشین زند در ادامه نقد آرای آقای ناصر پورپیرار، یادداشتی تنظیم کرده بودم که قبل از نشرش و به هنگام بازدید صفحهی ایشان، به یک باره چشمام به پاسخی افتاد که به یکی از خوانندگان داده بود؛ بانویی به نام مریم که حدیث نفسی گفته بود و محقق نازک طبع ما نیز فرصت را غنیمت شمرده - در مقام پاسخگو و یا ناصح - بر همان طبل...
-
نقدهایی بر آرای ناصر پورپیرار (۲)
سهشنبه 18 شهریورماه سال 1382 16:22
1- پورپیرار مدعی است که زبان «فارسی دری» در زمان سامانیان (261-389 ق) و به فرمان امیران سامانی ساخته شده و پیش از آن، نه کسی بدین زبان سخن میگفته و نه شعر و کتابی بدان نوشته شده بود. نخست آن که، پورپیرار چون همیشه برای این ادعای شگرف خود هیچ گونه سندی را در دست ندارد و عرضه نمیکند و همین نکته، به تنهایی آشکار...
-
نقدهایی بر آرای ناصر پورپیرار (۱)
سهشنبه 18 شهریورماه سال 1382 16:16
اقدام اخیر «ناصر پورپیرار» - نویسندهی ایرانستیز - در راهاندازی وبلاگ، بیش از آن که مجال سخنپراکنی افزونتر را برای وی فراهم آورد، فرصت مغتنمی را برای کثیری از ایرانیان میهنپرست و فرهیخته پدید آورد تا اندیشههای او را رو در رو به نقد کشند و انزجار خویش را از فریبکاری و دشمنخویی او و حامیان و شیفتگاناش، به آشکارا...
-
مروری بر کارنامهی ننگین ناصر پورپیرار
شنبه 28 تیرماه سال 1382 20:01
گستاخی و بیشرمی «ناصر پوپیرار» که وجودش ننگی ابدی برای ایرانیان است و شعور و قلماش را یک جا به دشمنان این مرز پرگهر باخته و فروخته است، هر ایرانی آگاه و آزادهای را متأثر، و وادار به اعتراض و واکنش میکند. «ناصر پورپیرار» کسی است که با انتشار زنجیرهای کتابها و یادداشتهایی، بدعت چرکین اهانت و جسارت به تاریخ و هویت...